๑ عشق - فراتر ار عشق ๑

متنهای عاشقانه که برایش می نویسم و خواهم نوشت ... !

๑ عشق - فراتر ار عشق ๑

متنهای عاشقانه که برایش می نویسم و خواهم نوشت ... !

تو همانی

 

  تو همانی

 

تو همانی که در قصه هایم ، رویاهایم ، فکرم ، وجودم ، و در قلب پر احساسم بوده ای

 

همانی هستی که سالها انتظارش را می کشیده ام ... !

 

همانی که جسم خسته و نابود شده مرا از هلاک و از نابودی ، رها ساخته ای

 

آتش عشقی که از سوی تو برایم شعله ور شده است مرا امیدوار ساخته است

 

امیدی برای دوباره زیستن و دوباره عاشق شدن ، دوباره سر سبز شدن و دوباره

 

 امیدوار بودن به هستی ... !

 

همانی که در سکوت شبانه ام مرا آوایی داده ای !

 

همانی که در شبهای بی ستاره من ، چون ستاره ای درخشیده ای و شبهای تاریک و سیاه

 

و شوم مرا درخشان و درخشان تر نمود ای ...

 

به پناهگاه خود که سکوت بی کسی هست اگر می روی مرا نیز به شهر آواهایی ببر

 

 که تنها فریاد خوشبختی را در لبهایشان می سرایند و تنها خوشبختی را

 

مرا همسفر خود ساز ، همیار و همراز خود ساز ، اگر به سرزمین عشاق می روی

 

آری تو همانی که  مرا توان خواهی داشت تا همراه، همراز ، همدرد و همسفر خود بکنی !

 

تو همانی ، همان که مرا دیوانه وار به سوی خوشبختی  فرا می خواند

 

همانی هستی که چشمهای بی مهرم طاقت دیدن چشم های روشن و چهره زیبای تو را ،

 

 از آن دور دستها نیز ندارند . . . آری همانی که تیری زهر آلود بر قلب تیره ، خسته و

 

سوخته من زده ای و قلب آتشین مرا خونین و زخمی کرده ای

 

زخم عشق برایم زده ای ، زخم پریشانی و ناله بر من زده ای ، آری ، همانی ؛ همان

 

 

 

  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد